در تاریکی شبهای غفلت، در میان طوفانهای شک و تردید، نوری پنهان است—نوری که از ازل، آسمانها وعدهاش را دادهاند. او وارث نور است، نهمین نسل از حسین بن علی (ع)، و آخرین ستارهی درخشان در منظومهی چهارده خورشید.
نام او مهدی است، و او را قائم میخوانند، زیرا برخواهد خاست تا عدالت علی (ع) را در سراسر زمین بگستراند. او هدف بزرگ خلقت است و رسالت پیامبر خاتم، محمد مصطفی (ص) با او کامل میشود. در وجود او عصمت فاطمه (س) تجلی یافته و او کرامت و بزرگواری حسن (ع) را به ارث برده است. پاکی زینالعابدین (ع) در قلب او جاری است و شکوه باقر (ع) در سیمایش میدرخشد. در نگاهش، دانش جعفر (ع) میتابد و در دستانش، سخاوت کاظم (ع) موج میزند. او به مهربانی رضا (ع) و بزرگواری جواد (ع) است، راهنمایی چون هادی (ع) و استوار همچون عسگری (ع)، در پس پردهی غیبت.
او وارث رسالت نوح، ابراهیم، موسی و عیسی (ع) است، چرا که خداوند همهی پیامبران را با دینی واحد فرستاد تا انسانها را متحد سازند و عدالت الهی را برپا دارند:
“شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ”
(سوره شوری: ۱۳)
قرنهاست که چشمها در انتظار دیدارش تشنهاند، زمین برای گامهایش بیتاب است، و دلها با شور ظهورش میتپند. هر نسیم، نام او را زمزمه میکند و هر سپیدهدم، عطر آمدنش را با خود میآورد. او وعدهی الهی است، حقیقتی که در تار و پود زمان تنیده شده و در سکوت شب، نفس میکشد. و زمین، به ارث صالحان خواهد رسید، چنانکه خداوند فرموده است:
“وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ”
(سوره انبیا: ۱۰۵)
ای کسی که بهتازگی به سرزمین اسلام گام نهادهای! بدان که او در میان ما زندگی میکند، نادیدنی اما همواره حاضر. او میبیند، میشنود و هر ندای محبت را پاسخ میدهد. او امید بیپناهان، پناه دلشکستگان و روشنایی جانهای خسته است. اگر در شبهای بیقرار، دل به آسمان بسپاری، خواهی شنید که چگونه ذکر نامش، آرامش را در وجودت جاری میکند.
و روزی خواهد آمد—روزی که جهان از عدالت او سرشار شود، عدالتی از جنس عدالت علی (ع). روزی که ستمدیدگان لبخند بزنند و محرومان در سایهی مهرش بیاسایند. روزی که دیگر اشک یتیمان بر گونهها جاری نماند و نالهی مظلومان در گلو نخشکد. روزی که حقیقت، رنگ جهان را بپوشد و انسان، معنای واقعی انسانیت را در آینهی عدالتش باز یابد. چرا که خداوند، مؤمنان را به خلافت در زمین وعده داده است:
“وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا”
(سوره نور: ۵۵)
پس در این انتظار، دستانت را به دعا بلند کن، دلت را با محبتش پیوند بزن، و در نور امید گام بردار. زیرا که او خواهد آمد… و جهان با نغمهی عدالت و عشق از خواب برخواهد خاست. هیچ قدرتی نمیتواند نور الهی را خاموش کند، حتی اگر کافران بخواهند:
“يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ”
(سوره صف: ۸)
و حق همواره پیروز است و باطل نابودشدنی است:
“جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا”
(سوره اسراء: ۸۱)
ان شاء لله.